28 سرباز پـانفیلوف
شاید این نکته که تاریخ را فاتحان مینویسند صد در صد مقبول نباشد اما در یک دید کلی و غیرتخصصی این امری صحیح است و اصلاً مربوط به دوران باستان یا قرون میانه نمیشود. در دوران معاصر باوجود تمام دسترسیها به منابع تاریخی بازهم تاریخ یکجانبه ارائه میشود. این امر نیز تا حد زیادی ناشی از تسلط رسانهها بر فرهنگعامه مردم است. یکی از بارزترین این موارد فیلمهایی است که در مورد جنگ جهانی دوم و دوران نازیها در آلمان ساختهشده است. این فیلمها که البته تعداد قابلملاحظه ای نیز دارند، از ژانرهای درام تا عمل تخیلی را در بر میگیرند و کمتر رویکرد واقع بینانه به تاریخ داشته اند و البته همه انها در یک مورد اشتراک داشته و آن سیاه نمایی آلمان در زمان رایش سوم است. غالب موارد هیتلر و نازی ها خصوصا گارد SS افرادی روانی، سادیسمی و حتی خون آشام بوده اند و تمام افرادی که در برابر آنها بوده اند مظلوم بوده اند علی الخصوص یهودیان. این مظلومیت حتی به سربازان آمریکایی نیز رسید تا جایی که آنها که ذره ای از جنگ دوم آسیب ندیده و هژمونی خود را بر ویرانه های جنگ بزرگ دوم بنا نمودند تصویری از خود ارائه نموده اند که دلسوزی مخاطب را به نفع آنها بر می انگیزد. به عنوان مثال در فیلم Fury با بازی زیبای برد پیت روایت گر مصائبی است که سربازان آمریکایی در نبرد با آلمانی ها متحمل شده اند. قاعدتا فیلمی ساخته نشده تا واقعیات گروههایی که اکنون منفور اند را بیان نماید. یکی از این قسمتهای منفور در تاریخ معاصر کمونیستهای شوروی بودند. اگر چه آنها درگیر جنگ جهانی دوم بودند و بیش از 22 میلیون نفر تلفات دادند اما در دریچه رسانه جنگ جهانی بسیار نادیده گرفته شده اند. البته باید بیان داشت که وضع آنها از ایران بسیار بهتر است. چرا که ایران به خاطر جنگ 9 میلیون نفر تلفات داد بدون اینکه وارد نبرد شود یا ربطی به آن داشته باشد و پس از این همه مدت تنها یتیم خانه ایران اشاره ای به این موضوع دارد.
سینمای روسیه پس از شدت گیری تقابلات با آمریکا پس از سال 2000 تلاشهایی جهت استحکام فرهنگی – هویتی خود از طریق تولید فیلمهای مربوط به جنگ جهانی داشته است. فیلم Panfilovs 28 men روایتی نسبتا جدید از جنگ جهانی دوم است که با نگاهی واقعبینانه به بیان جنگ اتحاد جماهیر شوروی در برابر آلمان نازی دارد. این داستان بر اساس روایتی واقعی ساختهشده و از جهات مختلف قابل توجه است. از یک سو باید توجه داشت که در این فیلم سیاه نمایی مطلق علیه دولت بلشوییکی به چشم نمیخورد و قهرمانان این داستان از نژادهای متفاوتی بوده و در سایه یک پرچم علیه دشمن خود میجنگند. در این فیلم دشمن نازی افرادی بیرحم و سلاخ نشان داده نشده اند. تنها دشمنانی اند که با تجهیزات قوی مانند توپخانه و تانک قصد پیشروی به شوروی را دارند. فیلم اصلاً تلاش ننموده با صحنه هایی مانند کشتار فجیع، متلاشی شدن انسان یا رفتار های پرخاشگرانه سادیسمی مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد. از این رو فیلم نامه یک روند بسیار طبیعی دارد که ویژگی روسها است. خواه نا خواه انسان را به یاد رمان معروف سرنوشت یک انسان اثر شولوخوف میاندازد. وجود نژادهایی مانند قزاق، ترکمن، اسلاو، لتونیایی و … و همکاری دلیرانه و دلسوزانه آنها با هم اوج مفهوم این فیلم است. بدین ترتیب بیننده از مشاهده این اثر، لذتی از دیدن یک فیلم واقعگرا بدون فانتزیهای نامانوس برده و هم زوایه ای دیگر از جنگ جهانی دوم را میبیند که در آن تنها انگلیسی ها، فرانسوی ها و آمریکایی ها قهرمان نبودند. بلکه روسها نیز سهم بزرگی در این نبرد داشتند و اگر سختی و رنجی هم وجود داشت محدود به یهودیان آلمان ولهستان نبود.
دیدگاهتان را بنویسید